آلوچه ی مامان و باباش

منو ببر به اون حالت همون حرفا ... همون ساعت ...

آدم باید یکی رو داشته باشه وقتی دلش گرفت ، زنگ بزنه بگه دلم گرفته اونم بگه قربون دلت برم مگه من مردم که دلت گرفته !! وقتی عصبانی هستی و هی کل کل کردی درکت کنه و بعد که گفتی : ببخشید اعصاب نداشتم اونم بگه اشکال نداره مهم اینه که الان خوبی... آدم باید یکی رو داشته باشه که شب ها کنار اون خوابش ببره و با صدای اون صبح ها بیدار بشه... آدم باید یکی رو داشته باشه که دلش گرم باشه به بودنش و دوست داشتنش و بدونه هر چقدرم قهرو آشتی کنند کسی جاشو نمیگیره و آخرش مال خود خودشه... آدم باید گرمی عشق رو توی چشمای طرفش.. ، توی صداش.. ، دست هاش.. ، حتی SMS هاش حس کنه... آدم باید یکی رو داشته باشه که دلش گرم باشه به بودنش ...
17 مهر 1392

من خود به چشم خويشتن ...

سلام آلوچه جونم خوبی عمرم ؟ مامان خوب نیست نمیدونه چرا ولی دیگه کم آورده . بابا رو هم دیگه کلافه کرده دلش پر غصه اس . کاش بودی. کاش مونده بودی پیشم.     اي ساربان آهسته ران، کارام جانم مي رود وان دل که با خود داشتم، با دلستانم مي رود من مانده ام مهجور از او، بيچاره و رنجور ازو گويي که نيشي دور ازو، در استخوانم ميرود گفتم به نيرنگ و فسون، پنهان کنم ريش درون پنهان نمي ماند که خون، بر آستانم مي رود محمل بدار اي ساروان، تندي مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان، گويي روانم مي رود او مي رود دامن کشان، من زهر تنهايي چشان ديگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم مي رود برگشت يار سرک...
6 مهر 1392

سلام به روی ماه نی نی ناز خودمون

سلام عزیزتر از جونم این اولین یادداشتم واسه شماس . نمیدونم از چی بگم و از کجا شروع کنم . عزیزکم مامان و بابا 4 ساله با هم ازدواج کردن ، 3 ماهی هم هست که جای خالی شما رو به شدت تو زندگیشون حس میکنن . یه نی نی هم ماه پیش اومد تو دل مامان ، اما زود پشیمون شد و دوباره فرشته شد و رفت تو آسمونا پیش خدا . اما شما زود بیا ، بیا و بمون پیشمون . این روزها خیلی خیلی کم داریمت .
29 شهريور 1392
1